معنی

تحقیر نمودن، کم ارزش کردن، کسی را کوچک کردن
سایر معانی: کشور بلیز (در امریکای مرکزی)، تحقیر کردن، کوچک شمردن، دست کم گرفتن، خوار شمردن، کم زدن، سرکوفت زدن، فروداشت کردن

دیکشنری

تسلیم شدن
فعل
belittleکسی را کوچک کردن
debunk, belittle, abase, downgradeکم ارزش کردن
abase, belittleتحقیر نمودن

ترجمه آنلاین

تحقیر کردن

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.