معنی

کندوی عسل، کندو، جای شلوغ و پرفعالیت، دسته شدن، جمع شدن
سایر معانی: لانه ی زنبور عسل (که معمولا به صورت جعبه درست می شود)، انگبین گاه، دسته شدن مثل زنبور درکندو، جای شلوه و پرفعالیت

دیکشنری

زنبور عسل
اسم
beehive, apiaryکندوی عسل
hive, beehive, apiaryکندو
beehiveجای شلوغ و پرفعالیت
فعل
gather, backlog, snuggle, retract, congregate, beehiveجمع شدن
shoal, gam, beehiveدسته شدن

ترجمه آنلاین

کندوی عسل

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.