bedside
معنی
بالین، کنار بستر
سایر معانی: کنار بستر یا تخت، نزدیک تخت، (دکترها و پرستارها) رفتار نسبت به بیماران
سایر معانی: کنار بستر یا تخت، نزدیک تخت، (دکترها و پرستارها) رفتار نسبت به بیماران
دیکشنری
بستر
اسم
bedside, headboard, bedheadبالین
bedsideکنار بستر
ترجمه آنلاین
کنار تخت