barnacle
معنی
پوزه بند، انبر، نوعی صدف، پوزه بند یا مهاراسب
سایر معانی: (جانورشناسی) سرخاب، کشتی چسب، پوزه بند یا مهاراسب هنگام نعلبندی، پوزه بند برای مجازات اشخاص، سرسخت
سایر معانی: (جانورشناسی) سرخاب، کشتی چسب، پوزه بند یا مهاراسب هنگام نعلبندی، پوزه بند برای مجازات اشخاص، سرسخت
دیکشنری
برناکل
اسم
muzzle, nosepiece, barnacleپوزه بند
pliers, pincers, barnacleانبر
barnacleنوعی صدف
barnacleپوزه بند یا مهاراسب
ترجمه آنلاین
انبار