barber
معنی
سلمان، سرتراش، سلمانی کردن
سایر معانی: سلمانی، آرایشگر، گیس آرا، آرایش گیسو کردن، گیس آراستن، ریش کسی را تراشیدن، سموئل باربر (آهنگساز امریکایی)، سلمانی شدن
سایر معانی: سلمانی، آرایشگر، گیس آرا، آرایش گیسو کردن، گیس آراستن، ریش کسی را تراشیدن، سموئل باربر (آهنگساز امریکایی)، سلمانی شدن
دیکشنری
سلمانی
اسم
barber, hairdresser, coiffeurسلمان
barberسرتراش
فعل
barberسلمانی کردن
ترجمه آنلاین
آرایشگر