barbarous
معنی
بیگانه، وحشی، غیر مصطلح، بی تربیت
سایر معانی: (در اصل) بیگانه (غیر یونانی، غیر رومی، غیر مسیحی)، عجمی، بربری، بی تمدن، سنگدل، بی رحم، ستمکار، ظالم، بی فرهنگ، بی معرفت، خشن و نفهم، (از نظر صدا) گوشخراش
سایر معانی: (در اصل) بیگانه (غیر یونانی، غیر رومی، غیر مسیحی)، عجمی، بربری، بی تمدن، سنگدل، بی رحم، ستمکار، ظالم، بی فرهنگ، بی معرفت، خشن و نفهم، (از نظر صدا) گوشخراش
دیکشنری
وحشیانه
صفت
wild, savage, ferocious, barbaric, brutal, barbarousوحشی
bearish, barbarous, churlish, caddish, chuffy, grossبی تربیت
barbarous, archaic, unvocalغیر مصطلح
alien, foreign, strange, exotic, unfamiliar, barbarousبیگانه
ترجمه آنلاین
وحشیانه
مترادف
atrocious ، barbarian ، barbaric ، brutal ، brutish ، coarse ، cruel ، ferocious ، heartless ، ignorant ، inhuman ، inhumane ، monstrous ، primitive ، rough ، rude ، ruthless ، sadistic ، truculent ، uncivil ، uncivilized ، uncouth ، uncultured ، unsophisticated ، vicious ، vulgar ، wicked ، wild ، wolfish