backwater
/ˈbækˌwɔːtər/

معنی

مرداب، باریکه آب، جای دور افتاده
سایر معانی: (وضعیت یا محل) دچار رکود، دورافتاده، پشت و پسله، آب پشت سد، آب پس زده، آب عقب زده شده (در اثر جزرومد و غیره)، خفتاب، آب راکد (به ویژه در آبراه یا شاخابه)، لشاب، پساب، باریکه اب، 1- (قایقرانی) با پارو یا پروانه ی موتور قایق را به عقب راندن، در جهت عکس راندن 2- از ادعای خود صرفنظر کردن، مجاب شدن، تصدیق کردن، لنگ انداختن
[عمران و معماری] پنگاب - برگشت آب - پس زدگی - پسرفت آب - پشتاب - فراآب - پسرفت - پس زدن آب - پس زدگی آب - پشتاب ساحلی
[زمین شناسی] برگشت آب، پسرفت، مرداب
[آب و خاک] برگشت آب
[زمین شناسی] آب پسروی شده ،آبی که بوسیله یک حائل سد مانند نگهداری می شود.
[آب و خاک] فرا آب، آب برگشته خورده

دیکشنری

پشت بام
اسم
marsh, swamp, lagoon, backwater, fen, morassمرداب
backwaterباریکه آب
outback, backwaterجای دور افتاده

ترجمه آنلاین

پشت آب

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.