avenge
معنی
تلافی کردن، انتقام کشیدن، خونخواهی کردن، کینه جویی کردن، دادگیری کردن
سایر معانی: تقاص گرفتن، به سزا رساندن، کین خواهی کردن، توزیدن، کین خواستن، انتقام گرفتن، کینه جویی کردن از، انتقام کشیدن از
سایر معانی: تقاص گرفتن، به سزا رساندن، کین خواهی کردن، توزیدن، کین خواستن، انتقام گرفتن، کینه جویی کردن از، انتقام کشیدن از
دیکشنری
انتقام
فعل
retaliate, reprise, avenge, compensate, pay, counterتلافی کردن
avenge, revengeانتقام کشیدن
avenge, revengeخونخواهی کردن
revenge, avengeکینه جویی کردن
avengeدادگیری کردن
ترجمه آنلاین
انتقام گرفتن
مترادف
chasten ، chastise ، come back at ، even the score ، get back at ، get even ، payback ، punish ، redress ، repay ، requite ، retribute ، revenge ، stick it to ، take satisfaction ، take vengeance ، venge ، vindicate