autobiographical
معنی
مربوط بشرح حال خود، خودزیستنامهای
سایر معانی: خودزیستنامه ای، مربوط بشرح حال خود
سایر معانی: خودزیستنامه ای، مربوط بشرح حال خود
دیکشنری
خودکاربازی
صفت
autobiographical, autobiographicمربوط بشرح حال خود
autobiographic, autobiographicalخودزیستنامهای
ترجمه آنلاین
زندگی نامه ای