authorship
معنی
اغاز، نویسندگی، تالیف و تصنیف، ابداع، ابتکار، احدای، ایجاد، اصل
سایر معانی: شغل نویسندگی، نگارش، هویت نویسنده، منبع، سرچشمه (فکر یا عمل یا حرف و غیره)، احداک
سایر معانی: شغل نویسندگی، نگارش، هویت نویسنده، منبع، سرچشمه (فکر یا عمل یا حرف و غیره)، احداک
دیکشنری
نویسنده
اسم
writing, authorshipنویسندگی
authorshipتالیف و تصنیف
innovation, introduction, authorship, novationابداع
initiative, invention, originality, imagination, improvisation, authorshipابتکار
authorship, formation, introductionاحدای
creation, development, authorshipایجاد
origin, principle, axiom, maxim, element, authorshipاصل
beginning, start, getaway, commencement, inception, authorshipاغاز
ترجمه آنلاین
نویسندگی