authorization
/ˌɒθərəˈzeɪʃn̩/

معنی

اختیار، اجازه
سایر معانی: (حقوق) اختیار قانونی، اجازه ی قانونی، صلاحیت حقوقی، تنفیذ، تجویز، مدرک قانونی، مجوز
[حسابداری] تصویب، مجوز
[کامپیوتر] اجازه .

دیکشنری

مجوز
اسم
permission, permit, authorization, leave, authority, licenseاجازه
authority, option, mandate, authorization, adoption, libertyاختیار

ترجمه آنلاین

مجوز

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.