معنی

منصف، مولف، نویسنده، موسس، بانی، باعث، خالق، نیا، (. vt ): نویسندگی کردن، تالیف و تصنیف کردن، باعث شدن

دیکشنری

نویسنده
فعل
authorنویسندگی کردن
authorتالیف و تصنیف کردن

ترجمه آنلاین

تألیف شده است

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.