auricular
معنی
گوشی، سماعی، وابسته بگوش یا سامعه، وابسته بشنوایی، تواتری، دهلیزی
سایر معانی: حرف در گوشی، محرمانه، نجوایی، وابسته به یا نزدیک گوش ها، وابسته به شنوایی، شنودی، سامعه، به شکل گوش، گوش مانند، وابسته به لاله ی گوش، لاله ای
سایر معانی: حرف در گوشی، محرمانه، نجوایی، وابسته به یا نزدیک گوش ها، وابسته به شنوایی، شنودی، سامعه، به شکل گوش، گوش مانند، وابسته به لاله ی گوش، لاله ای
دیکشنری
گوشه گوشه
صفت
aural, auricular, auric, oticگوشی
auricular, sonic, founded on usage or customسماعی
auricularوابسته بگوش یا سامعه
auricular, oticوابسته بشنوایی
auricularتواتری
auricularدهلیزی
ترجمه آنلاین
گوش گوش