auditory
/ˈɔːdətɔːri/

معنی

سمعی، سامعه، مربوط بشنوایی یا سامعه
سایر معانی: وابسته به شنوایی، شنودی، (قدیمی) حاضران، شنوندگان، مربوط به ممیزی و حسابداری

دیکشنری

شنوایی
صفت
auditory, auditiveسامعه
audio, auditory, oticسمعی
auditoryمربوط بشنوایی یا سامعه

ترجمه آنلاین

شنوایی

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.