معنی

[حسابداری] حسابرسی
[کامپیوتر] گزارشی کردن، پیگیری .
[آمار] حسابرسی

دیکشنری

حسابرسی
فعل
consider, attend, check, inspect, investigate, investigateرسیدگی کردن

ترجمه آنلاین

حسابرسی

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.