معنی

سایش، خراش، اصطکاک، مالش
سایر معانی: ساییدگی، رفتگی (در اثر مالش)، همسایش، فرسایش، فرسودگی، از دست دادن کارمند (و غیره) به طور عادی (مثلا بازنشستگی و غیره)
[عمران و معماری] سایش - فرسایش اصطکاکی
[مهندسی گاز] سائیدگی، اصطکاک، مالش
[زمین شناسی] سایش سایش متقابل قطعه سنگ ها ظرف حمل و نقل بوسیله باد، آب، یا یخ بطوری که اندازه آنها کوچک شده، نرم و گرد شوند این اصطلاح را نباید با شست وساب مخلوط کرد
[آب و خاک] سایش، مالش

دیکشنری

سستی
اسم
abrasion, friction, erosion, attrition, scrubbing, chafingسایش
friction, attritionاصطکاک
friction, scrubbing, attritionمالش
scratch, scrape, abrasion, scuff, graze, attritionخراش

ترجمه آنلاین

فرسایش

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.