attainment
/əˈteɪnmənt/

معنی

دست یابی، نیل، عادت، اکتساب، حصول
سایر معانی: به دست آوری، کسب، رسیدن به، فضیلت، کمال، هرچیز دستیابی شده در اثر کوشش، مهارت، هنر

دیکشنری

حصول
اسم
attainment, reach, gain, acquisition, recovery, procurationحصول
indigo, attainment, bluing, blueing, accessionنیل
access, achievement, attainmentدست یابی
acquisition, attainment, inceptionاکتساب
habit, practice, custom, wont, tradition, attainmentعادت

ترجمه آنلاین

دستیابی

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.