معنی

ذره، اتم، اسکلت انسان، کوتوله
سایر معانی: افشانه، افشانگر، عطر افشان، دارو افشان، ذره پاش، (قدیمی) استخوان بندی، اسکلت، خردیزه

دیکشنری

اتمی
اسم
atomyاسکلت انسان
atom, monad, mote, atomyاتم
particle, bit, whit, speck, grain, atomyذره
dwarf, gnome, homunculus, atomy, grub, stubکوتوله

ترجمه آنلاین

اتمی

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.