at fault
معنی
در همه ی حالات، در کلیه ی آزمایش ها، دائما، همیشه
[برق و الکترونیک] دارای خطا، خراب
[حقوق] مقصر، خاطی
[برق و الکترونیک] دارای خطا، خراب
[حقوق] مقصر، خاطی
دیکشنری
در گسل
ترجمه آنلاین
مقصر
مترادف
blameworthy ، culpable ، erring ، guilty ، in error ، in the wrong ، liable ، on one's head ، responsible ، to blame ، wrong