asymptomatic
معنی
بدون علامت، بدون نشانهء مرض
سایر معانی: (پزشکی) بیماری فاقد نشانه ی پیش آگاه ساز، بیماری بی نشانه، طب بدون علامت، بدون نشانه ء مر
سایر معانی: (پزشکی) بیماری فاقد نشانه ی پیش آگاه ساز، بیماری بی نشانه، طب بدون علامت، بدون نشانه ء مر
دیکشنری
بدون علامت
صفت
asymptomaticبدون علامت
asymptomaticبدون نشانهء مرض
ترجمه آنلاین
بدون علامت