معنی

تقبل، مقاطعه کاری، تقبل دیون دیگری، ادعای خسارت
سایر معانی: (حقوق)، تقبل یا قول (شفاهی یا کتبی ولی بدون مهر محضری)، التزام، تعهد، فر­، خودبینی
[حقوق] تعهد، قول، توافق

ترجمه آنلاین

فرض کردن

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.