assignation
/ˌæsɪgˈneɪʃn̩/

معنی

واگذاری، قرار ملاقات، تعیین وقت
سایر معانی: تعیین، برگماشت، گمارش، ارجاع، انتساب، وعده ی ملاقات (به ویژه ملاقات مخفی عشاق)، میعاد

دیکشنری

اختصاص دادن
اسم
assignment, transfer, surrender, cession, submission, assignationواگذاری
appointment, assignation, trystقرار ملاقات
assignationتعیین وقت

ترجمه آنلاین

انتساب

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.