معنی

دارایی، موجودی ودارایی مرده یاورشکسته، دارایی قر­دار
[حسابداری] دارائیها
[حقوق] دارایی
[ریاضیات] دارایی، ترکه ها، دارایی ها، موجودی ها

دیکشنری

دارایی های
اسم
property, asset, wealth, finance, possession, estateدارایی
assetممر عایدی
want, demand, desire, request, will, wishخواست
assetچیز با ارزش و مفید

ترجمه آنلاین

دارایی ها

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.