معنی

حلقی، با نفس تلفظ کردن، از حلق اداء کردن، خالی کردن، بیرون کشیدن
سایر معانی: با دمش ادا کردن (برخی حروف بی صدا را با بیرون دادن هوا از دهان ادا کردن)، (زبان شناسی و آواشناسی) دمیده، دمشی، (پزشکی) برون مکیدن (آب یا گاز از درون اندام)، مکش کردن، (در انگلیسی) صدای حرف h (که همراه با بیرون دادن هوا ادا می شود)، بیرون کشیدن گاز یابخار از ظرفی، حرف h اول کلمه ای را بطور حلقی تلفظ کردن

دیکشنری

آسپیراسیون
فعل
aspirateبا نفس تلفظ کردن
aspirateاز حلق اداء کردن
empty, unload, discharge, vent, deplete, aspirateخالی کردن
evoke, extract, draw, elicit, solicit, aspirateبیرون کشیدن
صفت
pharyngeal, aspirateحلقی

ترجمه آنلاین

آسپیراسیون

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.