معنی

خوار کردن، بد نام کردن، هتک شرف کردن، اهانت وارد اوردن، اب پاشیدن به
سایر معانی: (نادر) آب مقدس افشاندن (مثلا هنگام غسل تعمید)، لکه دار کردن

دیکشنری

انباشته شدن
فعل
defame, vilify, denigrate, malign, asperse, attaintبد نام کردن
asperseهتک شرف کردن
asperse, scoffاهانت وارد اوردن
asperseاب پاشیدن به
humiliate, debase, disgrace, blemish, reproach, asperseخوار کردن

ترجمه آنلاین

به هم زدن

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.