بداخل بافت ریختن، نشست کردن، از مجرای طبیعی بیرون رفتن، از مجرای خود بیرون انداختن سایر معانی: (پزشکی - خون را به بافت های اطراف رگ ریختن یا راندن) برون رگی کردن، برون ریزی کردن، به خارج از ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خروج ازمجراى طبیعى، ریزش خون وغیره درانساج بدن
(پزشکی: داخل شدن مواد خارجی به خون یا تنابه) درون رگ روی
[زمین شناسی] واساچین - آشکوب قاره ای آمریکای شمالی: ائوسن زیرین (بالای کلارکفورکین و زیر بیریجرین).
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.