معنی

صحنه، عرصه، میدان، آوردگاه، گود، فراخنا، استادیوم، رزمگاه، (در اصل) میدان بی تاق آمفی تئاترهای روم کهن که نمایش های ورزشی و نبردهای گلادیاتوری در آن انجام می شد، (امریکا) سالن تئاتر که صحنه ی آن در وسط قرار دارد و صندلی ها را دورتادور صحنه قرار داده اند، روش ها و اسلوب این نوع تئاتر

دیکشنری

تئاتر عرصه

ترجمه آنلاین

تئاتر عرصه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.