arama

دیکشنری انگلیسی به فارسی

معنی

arama _
اهل کشور آرام (احتمالا بخشی از سوریه ی امروزی)، وابسته به مردم کشور آرام و زبان آنها، پیشوند: رجوع شود به: -orama

ترجمه آنلاین

آراما

واژه‌های مشابه

aramaea

شامات وبین النهرین

دیکشنری انگلیسی به فارسی

aramayoite

[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Ag3Sb2(Sb,Bi)S6 - نام آن از نام Felix Avelino Aramayo مدیر عامل شرکت Aramayo گرفته شده است .

دیکشنری انگلیسی به فارسی

molecular paramagnetism

[شیمی] پارامغناطیس مولکولی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

paramagnetic

(به ویژه در مورد پلاتین و آلومینیم) پرا مغناطیس،پر آهنج،پارا مغناطیس، الکترونیک : اجسام پارامغناطیسى شیمى : پارامغناطیسى علوم هوایى : اجسامى با قابلیت گذردهى یا نفوذپذیرى بیشتر از یک و خاصیت ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

paramagnetic minerals

[معدن] کانیهای پارامغناطیس (جدایش)

دیکشنری انگلیسی به فارسی

paramagnetic resonance

[شیمی] رزونانس پارا مغناطیسی [برق و الکترونیک] تشدیدگر پارامغناطیس تشدید قابل مشاهده در مواد پارامغناطیس به صورت قله ای در طیف انرژی جذب شده در بسامد مربوط به شدت میدان مغناطیسی اعمال شده و ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

paramatta

(پارچه ی سبک وزن از پنبه و پشم) پاراماتا، parramatta پارچه سبک وزن پشم و ابریشم لباسی زنانه

دیکشنری انگلیسی به فارسی

superregenerative paramagnetic amplifier

[برق و الکترونیک] تقویت کننده پارامغناطیس فراباز تولیدی تقویت کننده ی پارامغناطیسی که حاصلضرب بهره در پهنای باند بسیار زیادی را نسبت به تقویت کننده های معمولی می دهد اما ضریب نویر آن بالاتر ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

vitarama

[سینما] ویتاراما [از روشهای نمایش پرده عریض چند فیلمی با یازده دستگاه نمایش بر سطح داخلی یک گنبد]

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش