approximately
/əˈprɑːksəmətli/

معنی

تقریبا
سایر معانی: تقریبا
[ریاضیات] به تقریب، تقریبا، تخمینا، تقریب زدن

دیکشنری

تقریبا
قید
almost, approximately, nearly, about, near, someتقریبا

ترجمه آنلاین

تقریبا

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.