appetite
معنی
ارزو، اشتیاق، اشتها، میل و رغبت ذاتی
سایر معانی: میل شدید، ولع، رغبت
[بهداشت] اشتها
سایر معانی: میل شدید، ولع، رغبت
[بهداشت] اشتها
دیکشنری
اشتها
اسم
appetite, stomach, relishاشتها
enthusiasm, thirst, longing, appetite, hunger, hankeringاشتیاق
appetiteمیل و رغبت ذاتی
wish, desire, ambition, aspiration, wishing, appetiteارزو
ترجمه آنلاین
اشتها
مترادف
appetence ، appetency ، appetition ، big eyes ، craving ، demand ، fondness ، gluttony ، greed ، hankering ، hunger ، inclination ، itch ، liking ، longing ، lust ، passion ، penchant ، proclivity ، propensity ، ravenousness ، relish ، soft spot ، stomach ، sweet tooth ، taste ، thirst ، urge ، voracity ، weakness ، willingness ، yearning ، yen ، zeal ، zest