appall
معنی
ترساندن، وحشت زده شدن
سایر معانی: مملو از هراس و انزجار کردن، (از نظر انتقادی) تحت تاثیر قرار دادن، پریشان کردن، به رقت آوردن
سایر معانی: مملو از هراس و انزجار کردن، (از نظر انتقادی) تحت تاثیر قرار دادن، پریشان کردن، به رقت آوردن
دیکشنری
ترسناک
فعل
startle, appal, appallوحشت زده شدن
scare, frighten, intimidate, terrorize, deter, appallترساندن
ترجمه آنلاین
وحشتناک
مترادف
alarm ، amaze ، appal ، astound ، awe ، consternate ، daunt ، disconcert ، dishearten ، dismay ، faze ، frighten ، get to ، gross out ، insult ، intimidate ، outrage ، petrify ، scare ، shake ، shock ، terrify ، throw ، unnerve