معنی

ترساندن، وحشت زده شدن
سایر معانی: مملو از هراس و انزجار کردن، (از نظر انتقادی) تحت تاثیر قرار دادن، پریشان کردن، به رقت آوردن

دیکشنری

ترسناک
فعل
startle, appal, appallوحشت زده شدن
scare, frighten, intimidate, terrorize, deter, appallترساندن

ترجمه آنلاین

وحشتناک

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.