antiseptic
/ˌæntəˈseptɪk/

معنی

ضد عفونی برای عمل جراحی، دوای ضد عفونی، پادگند، ضد عفونی برای عمل جراحی، ضد عفونی، گندزدا، تمیز و پاکیزه، پلشت بر، جداگانه
سایر معانی: پادریم، پلشت زدا، نادرگیر در زندگی و مسایل آن، بی بو و خاصیت، کاربرد گندزدا، گندزدایی شده، ضد عفونی شده، پلشت زدایی شده، بسیار پاک و مرتب، مشخص
[شیمی] 1- گندزدا، ضد عفونی، پادریم، پلشت بر، پلشت زدا 2- کاربرد گندزدا 3- گندزدایی شده، ضد عفونی شده، پلشت زدایی شده 4- بسیار پاک و مرتب
[بهداشت] پلشت بر

دیکشنری

ضد عفونی کننده
اسم
antisepticدوای ضد عفونی
antisepticپادگند
antisepticضد عفونی برای عمل جراحی
صفت
antiseptic, disinfectantضد عفونی
antisepticگندزدا
antisepticتمیز و پاکیزه
antisepticپلشت بر
separate, antisepticجداگانه
antiseptic, asepticضد عفونی برای عمل جراحی

ترجمه آنلاین

ضد عفونی کننده

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.