anticlimax
معنی
بیان قهقرایی، پاداوج
سایر معانی: افت، نزول، سقوط، نومیدی، یاس، بیان قهقرایی مثل gt; زنم مرد، مالم رابردند و سگم هم گم شد lt;، بیانی که هرچه پیش می روداهمیتش کمتر میشود، بیان قهقرایی نمودن
[سینما] ضد اوج
[زمین شناسی] اصطلاح جغرافیایی گیاهی در لغت به معنی پاد اوج
سایر معانی: افت، نزول، سقوط، نومیدی، یاس، بیان قهقرایی مثل gt; زنم مرد، مالم رابردند و سگم هم گم شد lt;، بیانی که هرچه پیش می روداهمیتش کمتر میشود، بیان قهقرایی نمودن
[سینما] ضد اوج
[زمین شناسی] اصطلاح جغرافیایی گیاهی در لغت به معنی پاد اوج
ترجمه آنلاین
ضد اوج