[زمین شناسی] آنتی البرز(ایران)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نساجی] عملیات تکمیلی مقاوم سازی منسوج دز برابر رشد باکتری ها
[ریاضیات] غیر جابجایی [ریاضیات] پاد جابجایی
[نساجی] ضد زنگ
علوم هوایى : مایع ضد بدسوزى
علوم هوایى : ضد بدسوزى
(اقتصاد) ضد بازار شکنی، ضد قیمت شکنی، ضد رقابت ناروا، ضد دامپینگ
[نساجی] ماده ضد نمدی کننده
[نساجی] ضد کف [نساجی] ضد کف - ماده ای که برای جلوگیری از ایجاد کف در حمام رنگرزی به کار می رود
[خودرو] ضد یخ. مایعی که از 50% گلیکول و 50% آب تشکیل شده.در هوای سرد آب داخل رادیاتور یخ زده و به سیستم خنک کننده آسیب برساند.با اضافه کردن ضد یخ به آب رادیاتور میتوان از یخ زدگی جلوگیری کرد ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.