anomaly
معنی
سایر معانی: چیز غیرعادی یا خلاف قاعده، چیز ناهنجار، ناهمسانی، نابهنجاری، خلاف قاعده بودن، سامان گریزی، ناهنجاری، انحراف از صفات اصلی (گیاه یا جانور)، غیر متعارف، بی ترتیب
[علوم دامی] به هر نوع انحراف از حالت طبیعی اطلاق می شود.(ناهنجازی)
[زمین شناسی] غیرعادی ،خلاف قاعده ،غیر متعارف ،بی ترتیب، نابهنجاری، ناسانی، بی هنجاری به هر نوع انحراف از حالت طبیعی اطلاق می شود
[ریاضیات] بی هنجاری
[معدن] آنومالی (ژئوشیمی) - آنومالی (عمومی)
[نفت] نابه هنجاری