معنی

بی آب
سایر معانی: (شیمی)، بدون آب
[خودرو] بدون آب
[شیمی] 1- بی آب، بدون آب 2- غیر هیدرات، عارى از آب متبلور
[عمران و معماری] بدون آب
[نساجی] بی آب - کاملا خشک

دیکشنری

بدون آب
صفت
anhydrous, waterless, thirsty, droughty, dryبی آب

ترجمه آنلاین

بی آب

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.