anecdote
معنی
حکایت، امثال، قصهء کوتاه
سایر معانی: قصه، حدیث، داستان کوتاه و گیرا، (معمولا جمع) (در اصل) حکایات و روایات نامعروف تواریخ یا زندگینامه ها، ضرب المثل
سایر معانی: قصه، حدیث، داستان کوتاه و گیرا، (معمولا جمع) (در اصل) حکایات و روایات نامعروف تواریخ یا زندگینامه ها، ضرب المثل
دیکشنری
حکایت
اسم
anecdote, story, tale, narrative, account, allegoryحکایت
anecdoteامثال
anecdoteقصهء کوتاه
ترجمه آنلاین
حکایت
مترادف
chestnut ، episode ، fairy tale ، fish story ، gag ، incident ، long and short of it ، narration ، narrative ، old chestnut ، recital ، relation ، reminiscence ، short story ، sketch ، tale ، tall story ، tall tale ، yarn