anaerobic
/ˌæneəˈroʊbɪk/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

معنی

ناهوازی، زنده و فعال بدون هوا و اکسیژن
سایر معانی: وابسته به ناهوازیان
[علوم دامی] وضعیت بدون اکسیژن
[شیمی] ناهوازی1- وابسته به ناهوازیان 2- جاندار ناهوازى (مانند برخی از باکترى ها)
[فوتبال] بی هوازی
[نساجی] خلا - محیط بدون هوا - محیط بدون اکسیژن

دیکشنری

بی هوازی
صفت
anaerobicناهوازی
anaerobicزنده و فعال بدون هوا و اکسیژن

ترجمه آنلاین

بی هوازی

واژه‌های مشابه

anaerobic contact process

فرایند تماس بی‌هوازی [مهندسی محیط زیست و انرژی] فرایندی که در آن فاضلاب تصفیه‌نشده با لجن برگشتی مخلوط و سپس در واکنشگاه هوابندی‌شده هضم می‌شود ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

anaerobic corrosion

خوردگی بی‌هوازیستی [خوردگی] خوردگی آهن یا فولاد در شرایط مرطوب و عاری از اکسیژن آزاد

واژه‌های مصوب فرهنگستان

anaerobic culture

کشت بیهوازی [زیست‌شناسی - میکرب‌شناسی] کشت در شرایط بی‌هوازی و در غیاب اکسیژن

واژه‌های مصوب فرهنگستان

anaerobic lipolysis

چربی‌کافت بی‌هوازی [تغذیه] تجزیۀ چربی‌ها در نبود اکسیژن

واژه‌های مصوب فرهنگستان

anaerobic sediment

[زمین شناسی] رسوب بی هوازی یک رسوب آلی که از خصوصیات حوضه هایی است که چرخه محدود در آب باعث بوجود آمدن فقدان کامل یا بخشی اکسیژن در سطح رسوب می شود و آب زیرین غنی از سولفید هیدروژن می باشد.

دیکشنری انگلیسی به فارسی

upflow anaerobic sludge blanket process

فرایند بی‌هوازی دانه‌ای بالارو [مهندسی محیط زیست و انرژی] فرایند تصفیۀ بی‌هوازی پُربار فاضلاب به‌صورت بالارو که در نتیجۀ آن لجنی متشکل از ریزاندامگان‌های دانه‌ا ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش