amicable
معنی
دوستانه، دوست داشتنی
سایر معانی: با مهربانی، آشتی آمیز، مصالحه آمیز، باصلح و صفا، دوستوار، موافق
سایر معانی: با مهربانی، آشتی آمیز، مصالحه آمیز، باصلح و صفا، دوستوار، موافق
دیکشنری
دوستانه
صفت
friendly, amicable, fraternal, cosh, quiet, sociableدوستانه
lovely, lovable, likable, loveable, likeable, amicableدوست داشتنی
ترجمه آنلاین
دوستانه
مترادف
accordant ، agreeing ، amiable ، civil ، clubby ، concordant ، cordial ، courteous ، cozy ، empathic ، good humored ، harmonious ، kind ، kindly ، like minded ، mellow ، neighborly ، pacific ، peaceable ، peaceful ، polite ، regular ، right nice ، sociable ، square shooting ، sympathetic ، understanding