ambitious
معنی
بلند همت، جاه طلب، ارزومند، نامجو
سایر معانی: بژهان، فرازجو، بسیار مشتاق (موفقیت یا قدرت یا شهرت)، غیرتمند، بلندپرواز، مستلزم کوشش و مهارت بسیار
سایر معانی: بژهان، فرازجو، بسیار مشتاق (موفقیت یا قدرت یا شهرت)، غیرتمند، بلندپرواز، مستلزم کوشش و مهارت بسیار
دیکشنری
بلند پروازانه
صفت
ambitious, chivalrous, chivalricبلند همت
ambitiousجاه طلب
wistful, aspirant, desirous, ambitious, anxious, appetentارزومند
ambitiousنامجو
ترجمه آنلاین
جاه طلب
مترادف
aggressive ، anxious ، ardent ، aspiring ، avid ، ball of fire ، bent upon ، climbing ، come on ، come on strong ، designing ، desirous ، determined ، driving ، eager ، eager beaver ، earnest ، energetic ، enterprising ، enthusiastic ، fireball ، get up and go ، go getter ، goal oriented ، hard ball ، high reaching ، hopeful ، hungry ، industrious ، inspired ، intent ، longing ، power loving ، purposeful ، pushing ، pushy ، resourceful ، self starting ، sharp ، soaring ، striving ، thirsty ، vaulting ، zealous