agrarian
معنی
زمینی
سایر معانی: وابسته به زمین و مالکیت آن، ملکی، ارضی، کشاورزی، وابسته به کشاورزان و کشاورزی
سایر معانی: وابسته به زمین و مالکیت آن، ملکی، ارضی، کشاورزی، وابسته به کشاورزان و کشاورزی
دیکشنری
زراعتی
صفت
earthly, terrestrial, territorial, earthy, agrarian, geocentricزمینی
ترجمه آنلاین
کشاورزی