معنی

پرخاشگر، مهاجم، متجاوز، پرتکاپو، سلطهجو، پر پشتکار
سایر معانی: (در مورد رفتار با دیگران) اهل فشار و تحمیل، پویا و پرحرارت، پافشار، فعال، تازشگر، یورش بر، برتاختگر، (روان شناسی) پرخاشگر، دعوایی، پرخاشگرانه، (در مباحثه یا امور اجتماعی و سیاسی) اهل رو در رویی، ستیزه جو، بیباک، حریف، متعدی
[عمران و معماری] مهاجم - متجاوز - آفندان
[زمین شناسی] مهاجم، متجاوز،خورنده

دیکشنری

خشونت آمیز
صفت
aggressiveپرخاشگر
aggressive, attacking, offensiveمهاجم
aggressive, transgressive, offensive, trespassingمتجاوز
aggressive, energeticپرتکاپو
aggressiveسلطهجو
aggressiveپر پشتکار

ترجمه آنلاین

تهاجمی

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.