aggravation
معنی
بدتر کردن، وخیم سازی، تشدید، (عامیانه) ناراحتی خشم انگیز، رنجه، اذیت، آزار، مصدع، موجب وخامت یا بدی، تبدیل به بدتر، سخت کردن، سختی، شدت، تهییج، مایه تشدیدجرم
دیکشنری
تشدید
ترجمه آنلاین
تشدید
مترادف
affliction ، aggro ، bother ، botheration ، difficulty ، distress ، exasperation ، hang up ، headache ، irksomeness ، irritation ، pain ، pain in the neck ، pet peeve ، provocation ، teasing ، vexation ، worry