معنی

غنا، فراوانی، وفور، فزونی
سایر معانی: سطح زندگی بالا، ناز و نعمت، آبادی، ریخت و پاش، توانگری، ثروت، فراوانی منابع، بهروزی، رونق، ریزش، جاری شدن به درون، درون ریزش، درون ریزی، دخول

دیکشنری

ثروت
اسم
abundance, plenty, affluence, redundancy, profusion, amplitudeفراوانی
abundance, wealth, affluence, profusion, bounty, exuberanceوفور
richness, enrichment, wealth, affluence, music, singingغنا
excess, increase, abundance, affluence, exuberance, enlargementفزونی

ترجمه آنلاین

ثروتمندی

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.