affirmation
معنی
تاکید، تصدیق، اثبات، تصریح، اظهار قطعی
سایر معانی: اذعان، اعتراف، اعلامیه ی رسمی، تصدیقنامه، اعترافنامه، تاکیدیه
[حقوق] تایید، تصدیق، اعلام رسمی، تصویب، سوگند به شرافت
[ریاضیات] اثبات، اظهار، تصدیق، تأیید، ایجاب
سایر معانی: اذعان، اعتراف، اعلامیه ی رسمی، تصدیقنامه، اعترافنامه، تاکیدیه
[حقوق] تایید، تصدیق، اعلام رسمی، تصویب، سوگند به شرافت
[ریاضیات] اثبات، اظهار، تصدیق، تأیید، ایجاب
دیکشنری
تأیید
اسم
emphasis, underscore, stress, affirmation, assertion, accentتاکید
authentication, certification, verification, acknowledgment, confirmation, affirmationتصدیق
proof, proving, demonstration, show, affirmation, substantiationاثبات
affirmation, specification, stipulation, clarification, reiteration, explanationتصریح
affirmationاظهار قطعی
ترجمه آنلاین
تایید
مترادف
affidavit ، assertion ، asseveration ، attestation ، averment ، avouchment ، avowal ، certification ، confirmation ، declaration ، green light ، oath ، okay ، pronouncement ، ratification ، stamp of approval ، statement ، sworn statement ، testimonial ، testimony