aerator
معنی
دستگاه بخور، هوا دهنده
سایر معانی: دستگاه دادن گاز یا رد کردن هوا از مایعات (به ویژه نوشیدنی ها)، دستگاه دود پراکنی (برای گندزدایی)، هوا ده، هوافشان، دودفشان
[عمران و معماری] هواده - هوادهنده - توری - صافی
[زمین شناسی] هوا ده، هوادهنده، توری، صافی
[نساجی] نرم کننده - نرم کن
[ریاضیات] هوا دهنده، دمنده ی هوا، بادزن
[آب و خاک] هواده
سایر معانی: دستگاه دادن گاز یا رد کردن هوا از مایعات (به ویژه نوشیدنی ها)، دستگاه دود پراکنی (برای گندزدایی)، هوا ده، هوافشان، دودفشان
[عمران و معماری] هواده - هوادهنده - توری - صافی
[زمین شناسی] هوا ده، هوادهنده، توری، صافی
[نساجی] نرم کننده - نرم کن
[ریاضیات] هوا دهنده، دمنده ی هوا، بادزن
[آب و خاک] هواده
دیکشنری
آیراتور
اسم
aeratorدستگاه بخور
aeratorهوا دهنده
ترجمه آنلاین
هواکش