actualized
/ˈækt͡ʃəwəˌlaɪz/

معنی

(verb transitive) واقعیت دادن، واقعی کردن، عملی کردن

دیکشنری

واقع گرا
فعل
actualize, effect, fulfilعملی کردن
actualize, fulfill, fulfilواقعیت دادن
realize, actualizeواقعی کردن

ترجمه آنلاین

به فعلیت رسید

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.