accusation
/ˌækjəˈzeɪʃn̩/

معنی

تهمت، اتهام
سایر معانی: کیفرخواست، شکایت، ادعانامه، سرزنش، ملامت، حق تهمت

دیکشنری

اتهام
اسم
charge, accusation, indictment, impeachment, denunciation, delationاتهام
accusation, accusation, libel, scandal, defamation, slurتهمت

ترجمه آنلاین

اتهام

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.