accountability
معنی
جوابگویی، مسئولیت
سایر معانی: جوابگویی
[حسابداری] حسابدهی یا پاسخگوئی -
[ریاضیات] حسابرسی، حسابدهی، پاسخگویی، ذیحسابی، مسئولیت، جوابگویی
سایر معانی: جوابگویی
[حسابداری] حسابدهی یا پاسخگوئی -
[ریاضیات] حسابرسی، حسابدهی، پاسخگویی، ذیحسابی، مسئولیت، جوابگویی
دیکشنری
مسئوليت
اسم
accountability, response, amenability, responsibilityجوابگویی
responsibility, liability, charge, accountability, burden, officeمسئوليت
ترجمه آنلاین
پاسخگویی