معنی

سر بالایی، ستایش، خط اتصال، اکولاد
سایر معانی: درود و آفرین، (معمولا جمع) هلهله و آفرین، تمجید، تشویق، با لبه ی شمشیر به شانه ی کسی زدن (و به او لقب و امتیازات اشرافی دادن)، در آغوش گرفتن تشریفاتی (هنگام اعطای القاب اشرافی)، (با دادن جایزه و یا رتبه و غیره) قرین افتخار کردن، فراز، سختی، مراسم اعطای منصب شوالیه یاسلحشوری و یا شهسواری، خطابرو به این شکل }{

دیکشنری

تقدیر
اسم
praise, adoration, worship, accolade, veneration, eulogyستایش
uphill, accolade, acclivity, haughtiness, arrogance, ascentسر بالایی
jointing, joint, junction, interface, juncture, accoladeخط اتصال
brace, accoladeاکولاد

ترجمه آنلاین

تحسین

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.